Web Analytics Made Easy - Statcounter

پشت پرده اغتشاشات و عوامل موثر در دامن زدن به آن، عملکرد دانشگاه‌ها در مواجه با تجمعات دانشجویی و عوامل موثر در رادیکال شدن این تجمعات و ظرفیت‌های قانونی اعتراض در کشور در گفتگو با دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی و دبیر دفتر تحکیم وحدت بررسی شد.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی و ایادی وابسته به آن‌ها در داخل و خارج همواره از هر اتفاقی سوء استفاده می‌کنند تا کشور را به آشوب بکشانند و امروز نام مهسا امینی به اسم رمز و آشوب در ایران تبدیل شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



فوت مهسا امینی اتفاق ناراحت کننده‌ای بود و با واکنش‌هایی از سوی کارگزاران نظام و افراد و جریان‌های سیاسی اعم از اصول گرا و اصلاح طلب و نقد رویه‌های گشت ارشاد در برخورد با افراد بدحجاب و ناکارامدی نهاد‌های متولی عفاف و حجاب همراه بود؛ اما این اتفاق از زمانی که ضد انقلاب تلاش کرد تا با سوءاستفاده از احساسات و عواطف مردم جهت اعتراضات را به سمت اهداف و منافع خود تغییر دهد رنگ و بوی خشونت گرفتند؛ به گونه‌ای که امروز شاهد تجمعات، آشوب‌ها و اغتشاشاتی هستیم که در آن سوی مرز‌ها و از طریق رسانه‌های معاند و شبکه‌های اجتماعی مدیریت می‌شوند.

با این اوصاف پشت پرده اغتشاشات و عوامل موثر در دامن زدن به آن، عملکرد دانشگاه‌ها در مواجه با تجمعات دانشجویی و عوامل موثر در رادیکال شدن این تجمعات و ظرفیت‌های قانونی اعتراض در کشور در گفتگو با محمد صالح ترکمان، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی و امیر رضا بخشی پور دبیر دفتر تحکیم وحدت بررسی شد.

دانشجو: با توجه به اعتراضات و اغتشاشاتی که در سطح کشور شاهد آن‌ها هستیم به نظر شما چه عواملی در بروز این اتفاقات بیشترین اثرگذاری را داشته اند؟

ترکمان: اتفاقات اخیر را نمی‌توان به صورت تک وجهی نگاه کرد؛ بلکه باید با توجه به عوامل داخلی و بین المللی و جایگاهی که جمهوری اسلامی دارد به بررسی آن پرداخت. در دهه ۹۰ با توجه به اتفاقاتی که هر سه قوه هم در آن دخیل بودند بخشی از بدنه مردم حتی بخشی از انقلابی‌ها به این نتیجه رسیدند که امکان اصلاح و تحول به این راحتی در کشور امکان پذیر نیست و بر این اساس حجمی از انباشت نارضایتی عمومی ایجاد شد.

در سه چهار سال اخیر تمام آرمان‌های انقلاب اعم از استقلال، آزادی، عدالت و جمهوریت در محل آزمون قرار گرفتند و خدشه دار شدند. با این وجود این سوال در بین جریان انقلابی به وجود آمد که ما چه پاسخی می‌توانیم برای خدشه دار شدن آرمان‌های انقلاب داشته باشیم. مضاف بر این طی سال‌های اخیر قشر خاکستری محل اثربخشی حرف و نظر خود را از دست داد به گونه‌ای که این طیف از جامعه نمی‌دانست در کجا می‌تواند اثرگذار باشد و این‌ها بخشی از ریشه اتفاقات داخلی بوده که می‌توان آن را نتیجه عملکرد مسئولین دانست.

ما دشمنان قدرتمندی داریم و نمی‌توانیم قدرت آن‌ها را نادیده بگیریم اگر چه قدرت آن‌ها از ابتدای انقلاب تاکنون روبه افول بوده، ولی در مجموع دشمنان ما از حیث توانمندی‌های رسانه‌ای و اقتصادی توانایی‌های قابل توجهی دارند و فشار قابل توجهی نیز به کشورمان وارد کرده اند. با این اوصاف دشمنان همواره مترصد این هستند تا در کشورمان یک اتفاق بیفتد تا بتوانند از آن بهره برداری کنند؛ البته ما خودمان امکان اثرگذاشتن روی زخم را برای دشمن فراهم می‌کنیم و آن‌ها نیز مگس دور زخم هستند و روی آن می‌نشینند.

با وجود اینکه نقش دشمن در اتفاقات اخیر نقش بسیار پررنگی بوده، ولی نقش مسئولین از سال ۸۸ به بعد با توجه به مجموعه‌ای از اتفاقات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که طی این مدت در کشور رخ داده حجم زیادی از نارضایتی و بی اعتمادی عجیب و غریب را در بین مردم ایجاد کرده از این رو اتفاقاتی که امروز شاهد آن‌ها هستیم نتیجه این بی اعتمادی و نارضایتی‌های انباشته شده است.

ما در چند هفته اخیر شاهدمجموعه‌ای از اعتراضات و اغتشاشات بوده ایم و این در حالی است که می‌شود دست فرمان را به سمت اعتراض محض چرخاند نه اغتشاش محض؛ چون خیلی از این افرادی که در کف خیابان و دانشگاه حضور می‌یابند یک بیان و خواسته خاص و یک درخواست جدی ندارند به گونه‌ای که گا‌ها شعارهایشان متضاد با هم است؛ مثلا از یک سو شعار آزادی بیان و آزادی‌های اجتماعی داده می‌شود و از سوی دیگر شعار‌های رادیکال و فحاشی می‌شنویم و این نشان می‌دهد معترضین با انجام اعتراض مترقی خیلی فاصله دارند.

وقتی به صورت تک بعدی به اتفاقات اخیر نگاه می‌کنیم نتیجه این می‌شود که در مجموعه‌های فرهنگی نیز این اتفاقات را با دیدگاه امنیتی تحلیل می‌کنند و این در حالی است که این موضوع صرفا یک موضوع امنیتی نیست. درست است که در جریان این اتفاقات در جا‌هایی شاهد اغتشاش و به آتش کشیدن اموال عمومی بودیم؛ ولی بخشی از فرادی که وسط میدان هستند واقعا نسبت به یکسری مسائل اعتراض دارند و می‌توان با آن‌ها گفتگو کرد، ولی ما اصلا به این موضوع هیچ توجهی نمی‌کنیم و همه مسائل را ذیل مسائل امنیت ملی می‌بینیم و صرفا می‌گوییم اگر از طریق دستگاه‌های امنیتی، انتظامی و نظامی با این افراد برخورد شود ماجرا تمام خواهد شد.

اعتراضات اخیر برخلاف خیلی از اعتراضات به ویژه اعتراضات دهه ۸۰ و ۷۰ به شدت و به سرعت رادیکال شد و این رادیکالیسم هم در شعار‌ها و هم در اقدامات میدانی قابل مشاهده بود و خروجی این اتفاقات نیز در بدنه مردم باعث وقوع یک اتفاق ترسناک شده و آن هم خشم و نفرت دو طرف اعتراضات نسبت به هم است و این خشم و نفرت دارد اجازه هر گونه برخورد و مواجهه خشونت آمیز را به هر دو طرف می‌دهد؛ مثلا گا‌ها نیروی انتظامی اقداماتی می‌کند که به آن نقد وارد است و از سوی دیگر شاهد اقدامات زننده‌ای از سوی اغتشاشگران هستیم و این به معنای مشروعیت بخشیدن به حجمی از خشونت در اعتراضات خیابانی است. معتقدم خشونت‌ها فارغ از تمام اتفاقاتی که افتاده خیلی ترسناک هستند؛ اما اینکه این حجم از خشونت تا کجا پیش می‌رود مسئله‌ای است که باید روی آن دست بگذاریم.

بخشی پور: در سال‌های اخیر افراد مختلف اعم از اندیشمندان، اساتید دانشگاه، تشکل‌های دانشجویی و از جمله دفتر تحکیم وحدت نسبت به مسئله گسل‌های اجتماعی متذکر شده و نظرات مختلفی را برای بررسی این گسل‌ها مطرح کرده اند و و راه حل‌هایی را نیز برای حل و فصل یا عمیق‌تر نشدن آن‌ها ارائه داده اند.

طی این سال گسل‌های اجتماعی در ایران عمیق‌تر شده و دشمن هم کم و بیش نسبت به این موضوع واقف بوده و به سرمایه گذاری در جهت فعال کردن این گسل‌ها پرداخت به گونه‌ای که در جریان اغتشاشات، تجمعات و التهابات سال‌های ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ عملا جرقه یکی از گسل‌های اجتماعی کشور را به سمت هرج و مرج، بی نظمی و آشوب برد. مثلا در سال ۹۶ با یک اعتراض کوچک اغتشاشات در کشور فراگیر شد و در سال ۹۸ نیز یک بی تدبیری در حوزه اقتصادی بار دیگر کشور را درگیر اغتشاشات کرد و امروز نیز جنس اغتشاشات از جنس اجتماعی است.

واقعیت این است که پرونده فوت خانم مهسا امینی یک پرونده ویژه به شمار می‌رود، چون ویژگی‌های شخصیتی خانم امینی گسل‌های اجتماعی مختلفی همچون گسل قومیت، مسائل زنان، حجاب و مذهب را که دشمن طی ۱۰ سال اخیر روی آن‌ها به سرمایه گذاری پرداخته در خود جای داده است. با این اوصاف بنده معتقدم دشمن در شهریور ۱۴۰۱ میوه سرمایه گذاری ۱۰ ساله اش روی چهار گسل قومیت، زنان، پوشش و مذهب را برداشت کرد و توانست پروژه کوتاه مدت اغتشاشات را در دل پروژه بلند مدت خود پیاده کند و دلیل ادامه دار شدن اغتشاشات هم متاثر از همین مسئله است.

دانشگاه در طول تاریخ معاصر ایران و تاریخ انقلاب اسلامی مهمترین فضا برای تنازع روی گسل‌های اجتماعی همچون، پوشش، مذهب، قومیت و مسائل فمینیستی بوده و دشمن نیز روی این مسئله حساب ویژه تری باز کرده به گونه‌ای که اگر چه در مورد این گسل‌ها طی سال‌های مختلف کرسی‌های آزاداندیشی، میزگرد‌ها و مباحثه‌های مختلفی در دانشگاه برگزار شده، اما دشمن همواره سعی کرده تا جلوی این مسائل را بگیرد و به جای اینکه گسل‌ها به محل جدال احسن و گفتگو تبدیل شوند آن را به سمت تسلیحاتی شدن برده تا دانشجویان به جای اینکه دور یک میز بنشینند و در مورد اختلافاتی که دارند با هم بحث کنند مسائل خود را از طریق نزاع پیش ببرند.

نکته دیگری که وجود دارد این است که بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم تعدادی از نیرو‌های لیبرال دولت سابق از دولت خارج شدند و دوباره به دانشگاه که محل اصلی شان است بازگشته اند در واقع این افراد کسانی هستند که وقتی قدرت را به دست می‌گیرند از دانشگاه به دولت می‌روند و وقتی که قدرت را از دست می‌دهند دوباره به دانشگاه بازمی گردند. با این اوصاف در جریان اغتشاشات اخیر رگه‌هایی از افرادی که از دولت سابق به دانشگاه‌ها بازگشته اند و امروز در سطح استاد و کارکنان دانشگاه هستند مدیریت فضای دانشگاه توسط آن‌ها کاملا مشاهده می‌شود به گونه‌ای که اگر در جایی هم دانشجویان می‌خواهند بحث را به سمت گفتگو، تریبون و مناظره پیش ببرند می‌بینیم که موج افراطی شدن فضا از سطحی بالاتر از سطح دانشجو از سوی برخی اساتید و دست اندرکاران به دانشگاه تزریق می‌شود.

یکی از اهداف ادامه دار شدن اغتشاشات و تزریق رادیکالیسم در دانشگاه‌ها است که فضای دانشگاه عصبانی بماند تا از محلی که ما آن را به عنوان محل تولید علم می‌شناسیم خارج شود تا در نتیجه مسائل اصلی کشور که دانشگاه باید برای حل آن‌ها ورود کند روی زمین بمانند. مضاف بر این یکی دیگر از اهداف اغتشاشات در دانشگاه‌ها این است که دانشجویان را ناامید کنند تا یک دانشجوی ورودی جدید و دانشجویی که بعد از کرونا وارد دانشگاه شده احساس نکند که از طریق گفتگو می‌تواند حرف خود را به گوش مسئولان برساند. همچنین هدف دیگری که دنبال می‌شود این است که می‌خواهند فضای منطقی حاکم بر دانشگاه‌ها و کرسی‌های آزاداندیشی را تحریم کنند.

 

ما اطلاعاتی داریم که در بعضی از دانشگاه‌ها دانشجویان حتی دانشجویان معترض می‌خواستند به سمت گفتگو، مناظره و برگزاری کرسی آزاداندیشی بروند؛ ولی یک اقلیتی که نانش در رادیکال ماندن فضای دانشگاه است یا این برنامه‌ها را به هم زدند و یا حضور در این برنامه‌ها را برای سایر دانشجویان اعم از دانشجویان انقلابی، منتقد و قشر خاکستری با رفتار‌های افراطی مثل حذف کردن از گروه‌های کلاس درسی و یا توهین به این افراد هزینه زا کرده اند.

واکنشی که ما باید در مقابل رفتار‌های رادیکال در دانشگاه انجام دهیم این است که در مواجهه با روش‌های عصبانی سازی طرف مقابل دانشجویان را به آرامش دعوت کنیم و این مهم می‌طلبد که حتی در فضای تجمعات دانشجویان عاقل‌تر و اهل گفتگو را شناسایی و با آن‌ها گفتگو کنیم. مضاف بر این ما باید فضا را امیدوارانه جلوه بدهیم؛ چون تزریق فضای ناامیدی از سوی دشمن و طیفی از افراد کاملا دروغ است؛ از این رو ما باید به گونه‌ای عمل کنیم که واقعیت‌ها برای دانشجویان غیرتشکلی ملموس شوند و این خودش نوعی تزریق امیدواری در مقابل تزریق ناامیدی از سوی طرف مقابل است.

 

نکته دیگر اینکه نسل فعلی دانشجویان محصول فضای کرونا و محصول فضای ایزوله خانه‌ها هستند با این اوصاف خیلی با فضای بحث و برگزاری کرسی آزاداندیشی میزگرد آشنا نیستند؛ پس آن‌ها نمی‌دانند که فضای دانشگاه یک فضای منطقی بوده و آزاداندیشی در آن امر رایجی بوده. با این توضیحات ضرورت دارد تا برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی به صورت هفتگی در اولویت قرار بگیرند تا سایر دانشجویان بتوانند حرف خود را بزنند؛ البته ممکن است ابتدا مباحث به سمت هیجانی شدن پیش بروند، ولی بعد از چند جلسه دانشجویان منطقی‌تر باقی می‌مانند و می‌توانند با هم به تبادل نظر، انتقاد و پیشنهاد بپردازند.

یک جریان اقلیت که عمدتا جز تشکل‌های دولت ساخته در دهه ۹۰ هستند به اشتباه فکر می‌کنند که با فحاشی، بی ادبی، تند کردن فضا و تحریم کردن دانشجویان انقلابی می‌توانند جریان انقلابی را منزوی و آن‌ها را وادر به پذیرش شکست کنند. معتقدم این جریان با رادیکال کردن فضا به جای اینکه بدنه جریان انقلابی را دچار ریزش کند خودش دچار ریزش می‌شود. مضاف بر این موضع دانشجویان انقلابی در مورد خطوط قرمز همواره روشن بوده از این رو اگر ما تا به امروز در مقابل فحاشی ها، هتاکی‌ها و اهانت‌ها به مقدسات سکوت کرده ایم به این دلیل است که ما احساس می‌کنیم تعدادی از خواهران و برادران دانشجو که عقایدشان شبیه ما نیست ناخواسته و متاثر از فضای احساسی در تیم طرف مقابل قرار گرفتند و امیدواریم اگر آن‌ها اشتباهات و رفتار‌های تند طرف مقابل را ببینند خط‌شان را از آن‌ها جدا می‌کنند.

بنده اینجا عرض می‌کنم که ما نسبت به خطوط قرمزمان با هیچ احد و ناسی مدارا نمی‌کنیم. کسانی که به، ولی فقیه، حدود الهی و شعائر دینی توهین می‌کنند بدانند اگر این فضا ادامه دار باشد کسی که ضرر می‌کند آن‌ها هستند، چون اگر بحث بر سر ایستادن پای عقاید باشد جریان انقلابی اثبات کرده که چقدر پای عقایدش است؛ البته ما نمی‌خواهیم فضا را به این سمت ببریم، ولی اگر هتک حرمت‌ها و اهانت‌ها ادامه یابند با موضع محکم تری وارد عمل می‌شویم.

دانشجو: ما در قانون اساسی برای مردم حق اعتراض قائل شده ایم، اما مثلا بعد از فوت خانم مهسا امینی جمعی از عدالتخواهان خواهان برگزاری یک تجمع اعتراضی بودند، اما مجوزی برای این تجمع صادر نشد. مضاف بر این بر خلاف قانون اساسی امتیاز درخواست مجوز برای برگزاری تجمع به احزاب اختصاص یافته است با این اوصاف با توجه به نارضایتی‌هایی که بعضا در بین اقشار مختلف جامعه شاهد آن‌ها هستیم به نظر شما باید چه سازوکاری برای انجام اعتراضات صنفی و مدنی ایجاد شود؟ به نظر شما اینکه معترضین نمی‌توانند به صورت قانونی تجمع برگزار کنند در بروز خشونت‌ها تاثیرگذار بوده است؟

ترکمان: نامه‌ای را که به نام عدالتخواهان منتشر شد همه امضاء کنندگان آن ادوار جنبش عدالتخواه دانشجویی نبودند؛ اما اتفاقی که در آن نامه افتاد با توجه به شرایط کشور و نوع ادبیاتی که در آن به کار رفته بود اتفاق درست و منطقی نبود؛ کما اینکه اصل دغدغه اعتراض که در آن نامه مورد توجه قرار گرفته بود دغدغه درستی است و در اصل ۲۷ قانون اساسی نیز حق اعتراض مسالمت آمیز به رسمیت شناخته شده با این اوصاف حق اعتراض موضوعی نیست که بتوانیم از کنار آن بگذریم.

جمهوریت یکی از موضوعاتی است از که ابتدای انقلاب تاکنون مورد تاکید امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب بوده و این بدان معناست که مردم از حق تعیین سرنوشت خود و مشارکت در حاکمیت و اتفاقات ذیل دولت‌ها و دیگر قوا برخوردار هستند؛ اما از ابتدای انقلاب تاکنون نمود‌های اصل جمهوریت و مردم سالاری از قبیل حق اعتراض و ایجاد تشکل‌های مردم نهاد با استدلال‌های مختلف و به هر نحوی زیر پا گذاشته شده و امکان تحقق شان وجود نداشته و این در حالی است که ما وقتی مذاکرات ذیل اصل ۲۷ قانون اساسی را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم استدلال افراد مختلف همچون شهید بهشتی استدلال مترقی و رو به جلویی بوده، چون این افراد معتقد بودند مردم به انحاء مختلف باید در حکومت موثر باشند و یکی از قالب‌های این اثرگذاری نیز حق اعتراض بوده است؛ البته همان موقع تمام استدلال‌هایی که ذیل بند ۲۷ ارائه شده بود از سوی نهاد‌های انتظامی و امنیتی رد شد.

طبق اصل ۲۷ قانون اساسی اگر اعتراض بدون حمل سلاح بوده و مخل مبانی اسلام نباشد ممانعتی ندارد؛ اما امروز فقط احزاب و تشکل‌ها در صورت اخذ مجوز حق اعتراض دارند. مضاف بر این وقتی شرایط و تاریخچه صدور مجوز‌ها برای برگزاری تجمعات را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم که در اکثر مجوز‌ها از طیف خاصی از اعتراضات حمایت شده و اگر هم اعتراض از طیف خاصی نبوده به شدت محدود بوده و این در حالی است که ما نمی‌توانیم حرف یک قشر اثرگذار و مهم از مردم را که باید حرف خود را در جا‌های مختلف بیان کنند، نادیده بگیریم.

صدور مجوز برای اکثر تجمعات با این استدلال که امنیت ملی زیر سوال می‌رود و مورد خدشه قرار می‌گیرد نادیده گرفته می‌شود و این استدلال نیز ناشی از فهم بد از امنیت است. به هر روی امنیت لازمه تحقق استقلال، آزادی و عدالت است و این امنیت مستضعفین و پایین شهری‌ها را شامل می‌شود نه اینکه برای مستکبرین و بالاشهری‌ها باشد. با این اوصاف وقتی دیدگاه تقلیل می‌یابد ما آزادی، عدالت و برخی از اصول استقلال را زیر سوال می‌بریم تا امنیت برقرار شود و این کج فهمی است.

به نظر می‌رسد امنیت برای برخی از آقایان ارزش نباشد و ثبات ذیل پرچمی با عنوان امنیت برای آن‌ها ارزش باشد و این بدان معناست که ما باید سایر مسائل را راکد کنیم تا به ثبات برسیم و این در حالی است که اتفاقا امنیت یعنی مردم برای اعتراض به خیابان می‌آیند و حکومت امنیت آن‌ها را تامین کند تا بتواند به اصول مترقی خودش برسد، اما در شرایط سکون به مردم گفته می‌شود برای اعتراض نیایید و در پی آن همه چیز را پشت مفهوم امنیت ملی پنهان می‌کنند و تمام اتفاقات را به سرویس‌ها و دستگاه‌های امنیتی بیگانه می‌چسبانند.

اگر بخواهیم خوشبینانه به موضوع نگاه کنیم برخی‌ها نسبت به مفاهیم مترقی انقلاب دچار بدفهمی و کج فهمی هستند، چون ما در جمهوری اسلامی امنیت را برای تحقق آرمان‌های انقلاب می‌خواهیم، اما این برداشت و تلقی در بین خیلی از بزرگواران نیست.

دانشجو: دلیل اینکه دانشگاه به محل تنازع و اختلاف تبدیل می‌شود چیست و چگونه می‌توان با این مسئله برخورد کرد؟

بخشی پور: چون دانشگاه به فراخور ذاتش محل تنازع گسل‌ها است. این مدل مباحث هم اختلاف آور است و البته از نظر ما هیچ اشکالی ندارد. در واقع دانشگاه جایی است که باید در مورد مباحث مختلف بحث شود. در این رابطه شهید مطهری معتقد است که ما باید در دانشگاه در مورد مارکسیسم هم بحث کنیم و این منعی ندارد؛ منتهی مشکل زمانی شروع می‌شود که اقلیتی از دانشجویان و افرادی که از دولت سابق به دانشگاه برگشتند و عمدتا دارای نگاه‌های سرمایه دارانه و لیبرال هستند فضای دانشگاه را رادیکال نگه می‌دارند.

تبیین اولین کاری است که ما می‌توانیم در مواجهه با فضای رادیکال دانشگاه انجام بدهیم و این بدان معناست که دانشجو باید بداند خیلی از مسائلی که در فضای کشور وجود دارند مانند مسائل اقتصادی و نظام به خاطر آن‌ها از سوی همین افرادی که در دانشگاه‌ها هستند متهم می‌شود باید از سوی دانشگاه‌ها و با کمک اعضای هیات علمی حل شوند؛ البته بر کسی پوشیده نیست که اقتصاد کشور در چند دهه اخیر دست اقتصاد دان‌های دانشگاه صنعتی شریف بوده و دولت‌های مختلفی هم که تاکنون روی کار آمده اند توانسته اند نفوذ خود را در فضای اقتصاد و تصمیمات اقتصادی کشور حفظ کنند. خب در چنین وضعیتی چه کسی باید نسبت به این مسائل پاسخگو باشد؟ اگر قرار است که ما از جایی مطالبه دقیق داشته باشیم و به طور جدی یقیه یک مجموعه را بگیریم باید یقه مجموعه‌ای که تصمیم گیر است را بگیریم نه اینکه به طور کلی همه مسائل را گردن نظام بیندازیم و خیلی از مسئولین که در بسیاری از مسائل نقش داشته اند قسر در بروند.

نکته بعدی هم به مدیریت دانشگاه‌ها برمی گردد. به نظر می‌رسد که مدیران دانشگاه‌ها خیلی با هم هماهنگ نیستند و حتی در یک دانشگاه هم یک صدا را نمی‌شنویم؛ مثلا در یک دانشگاه رئیس دانشگاه یک حرف می‌زند؛ اما حراست، کمیته انضباطی و معاونت فرهنگی هر کدام به گونه‌ای دیگر عمل می‌کنند و بخش‌های ایجابی، فرهنگی و اجتماعی دانشگاه نیز وظایف خود را به خوبی انجام نمی‌دهند. به هر روی اگر این بخش‌ها به سمت کرسی‌های آزاداندیشی می‌رفتند و دانشجویان را به جای درگیر کردن با جشن‌ها و اردو‌های مختلط که در فضای لیبرال دهه ۹۰ باب شدند به سمت فضای واقعی دانشگاه یعنی تشکل‌های دانشجویی هدایت می‌کردند به نظر قسمتی از مسائل قابل حل بودند.

مسئله‌ای که شاهد آن هستیم این است که مدیریت دانشگاه‌ها در بحث ایجاد نظم و اجرای مقررات یک جا‌هایی دچار تساهل و تسامح می‌شود اگرچه این تساهل و تسامح نیز از سر خواست برای تساهل و تسامح نیست؛ بلکه از سر عدم تدبیر است؛ مثلا اگر مدیران دانشگاه و حراست می‌توانستند معترضین را نسبت به عواقب ایجاد موج رادیکالیسم توجیه کنند از تعداد بازداشتی‌ها خیلی کاسته می‌شد. به هر روی مدیریت، سرعت و چابکی لازم در بین مدیران دانشگاه‌ها از جمله به طور مصداقی در دانشگاه صنعتی شریف حاکم نیست.

در اتفاقات دانشگاه صنعتی شریف شاهد بودیم که رئیس دانشگاه به جای مدیریت فضا در بیانیه خود یکی از مجموعه‌های دانشگاه را به عنوان مقصر معرفی کرد و انگشت اتهام را به سمت دانشجوی دیگری برد و این خودش باعث ایجاد اختلاف جدی‌تر در فضای دانشگاه شد. این نوع مدیریت‌های اشتباه تاثیر جدی در ملتهب ماندن فضای دانشگاه دارند. با این اوصاف ضرورت دارد در جا‌هایی مدیران دانشگاه آموزش ببینند و در جا‌هایی هم که رئیس یک دانشگاه ضعیف است کنار گذاشته شود؛ چون سرنوشت دانشگاه و آینده کشور از مدیریت کسانی که توان مدیریت ندارند مهم‌تر است. در دانشگاه صنعتی شریف اساتیدی بودند که در آرام شدن فضا تاثیر مثبت داشتند و خیلی هم دیده نشدند. معتقدم این طور آدم‌ها باید بیایند کار را دست بگیرند و افرادی که توانایی اجرای قانون در دانشگاه را ندارند از فضا کنار بروند.

دانشجو: جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا در اعتراضات و مطالبه گری‌های مردمی به صدا و سیما نقد‌های زیادی وارد می‌کند به نظر شما در رابطه با اعتراضات اخیر تحولی در عملکرد صدا و سیما صورت گرفته است؟

ترکمان: تحول در ذهن ما گا‌ها یک تک قله است و اگر این قله را فتح کنیم می‌گوییم تحول رخ داده است با این اوصاف اگر تحول به این معنا باشد خب صدا و سیما در مواجهه با اعتراضات دچار تحول نشده است؛ اما اگر بخواهیم سیری از عملکرد صدا و سیما را نسبت به گذشته نگاه کنیم بله اتفاقات خوبی اتفاق افتاده. منتهی مشخصا آنچه انتظار ما از رئیس صدا و سیما و تیم او بوده رخ نداده، چون می‌توانستیم امکان تغییر و تحول جدی تری داشته باشیم.

معتقدم در دوره کنونی عملکرد صدا و سیما با گذشته قابل قیاس نیست، چون ما می‌بینیم بخش خوبی از اعتراضات پوشش داده می‌شود و برنامه‌هایی مانند «شیوه» روی آنتن می‌رود و همه این‌ها قدم‌های رو به جلو محسوب می‌شوند، ولی فقط قدم رو به جلو هستند و نمی‌توانیم اسم آن را تحول بگذاریم؛ البته باید بپذیریم که صدا و سیما مجموعه منفکی از دیگر بخش‌های نظام نیست؛ از این رو فشار و اثرپذیری که روی صدا و سیما وجود دارد باید در یک بازه بلند مدت حل شود.

دانشجو: به نظر شما التهابات در فضای دانشگاه به چه سمت و سویی می‌رود و تا کی ادامه پیدا می‌کند؟

بخشی پور: هر لحظه احتمال فعال شدن گسل‌های اجتماعی در سطح دانشگاه‌ها وجود دارد و این در حالی است که طرف مقابل هم می‌خواهد از این فضا سوء استفاده کند و دانشجویان را به سمت درگیری با ارکان حاکمیت، مدیریت دانشگاه و کمیته انضباطی بکشاند. به هر روی اگر فضای دانشگاه هم به سمت آرام شدن برود، ولی سر بزنگاه‌های مختلف با التهابات موردی و یک فضای ملتهب‌تر نسبت به سال‌های پیش مواجه خواهیم شد. این فضا اگر چه با تهدیداتی همراه است، اما فرصت‌هایی را نیز برای ما به وجود می‌آورد به گونه‌ای که بعد از فروکش کردن فضای رادیکالیسم دانشجویان وارد فضای سیاسی می‌شوند و همین مسئله باعث خواهد شد که ما با هم گفتگو کنیم و این مدل خیلی بهتر از مدل مدیریت دانشگاه‌ها در دهه ۹۰ است، چون در این دهه با هدف اینکه دانشجویان کمتر به مسائل سیاسی و اقتصادی بپردازند به جذابیت‌های دیگری مانند کانون‌ها و اردو‌های تفریحی رونق بخشیدند. معتقدم اگر تشکل‌های دانشجویی برای فضای کنونی برنامه داشته باشند قطعا فرصت‌های زیادی از دل این فضا برای آن‌ها خلق می‌شود.

دانشجو: در فضای ملتهب دانشگاه‌ها دفتر تحکیم وحدت برای آگاهی بخشی به دانشگاه و جامعه چه اقداماتی انجام داده و در آینده چه برنامه‌ای برای پیشگیری از ورود دانشجویان به چنین فضا‌هایی دارد؟ همچنین شما وظیفه تشکل‌های دانشجویی را در برهه کنونی چه می‌دانید؟

بخشی پور: از زمان فوت خانم مهسا امینی تاکنون سه بیانیه تبیینی از سوی دفتر تحکیم وحدت منتشر شده و از این به بعد نیز پیگیر استفاده از ظرفیت افراد شاخص، نخبگان جامعه و سلبریتی‌ها برای تبیین فضا و افشای دست‌های پشت پرده در اتفاقات اخیر خواهیم بود.

بسیاری از نخبگان سیاسی، فرهنگی و هنری کشور مصالح ملی و امنیت ملی را تشخیص می‌دهند به همین دلیل با جو فعلی همراه نشده اند؛ اما، چون نقد فضای کشور هزینه زاست این افراد از ترس اینکه مورد هجمه قرار بگیرند در مورد مسائل کشور صحبت نمی‌کنند و به فعالیت‌های تبیینی نمی‌پردازند. با این اوصاف ضرورت دارد تا هزینه زا بودن اقدامات تبیینی شکسته شود و چهره‌های مختلف بتوانند مسائل خود را مطرح کنند. مضاف بر این صدا و سیما نیز باید برنامه‌های تبیینی خود را گسترش دهد. با این توضیحات ما در دفتر تحکیم وحدت تلاش خواهیم کرد تا افراد و مجموعه‌های مختلف به سمت فعالیت‌های تبیینی پیش بروند.

همچنین احیاء کرسی‌های آزاداندیشی در فضای بسته از سوی دفاتر دفتر تحکیم یکی دیگر از اولویت‌های دفتر تحکیم وحدت است و این کرسی‌ها نیز از سوی دفاتر اتحادیه شروع شده اند. یکی دیگر از اقدامات دفتر تحکیم بازیابی و بازسازی فضای تشکیلاتی اتحادیه خواهد بود. ما با برگزاری جلسات مختلف در شورای عمومی تلاش خواهیم کرد که هماهنگی کامل را برای انجام عملیات‌های مشترک در فضای دانشگاه ایجاد کنیم.

به نظر می‌رسد تشکل‌های دانشجویی انقلابی باید خودشان را در فضای کنونی بهتر پیدا کنند یعنی جلسات داخلی شان باید بیشتر شود و نسبت به مسائل دانشگاه حساس‌تر باشند. بعضا دیده می‌شود که برخی تشکل‌ها هنوز در بی نظمی دوران کرونا هستند و جلسات منظمی را با موضوع تحلیل مسائل جامعه و دانشگاه برگزار نمی‌کنند. تشکل‌های دانشجویی انقلابی اگر می‌خواهند روی فضای دانشگاه موثر باشند و موج خشونت را از دانشگاه فروکش کنند لازمه اش این است با افزایش تعداد جلسات، هماهنگی‌ها و افزایش سطح مطالعات خودشان یک دست شوند و به یک نظر واحد برسند تا در فضای تحلیلی و کرسی‌های آزاداندیشی حرف دین و انقلاب را به گوش عموم دانشجویان برسانند.

دانشجو: با توجه به هنجارشکنی‌ها و قانون شکنی‌های که طی مدت اغتشاشات در سطح جامعه و دانشگاه‌ها با آن مواجه بودیم به نظر شما بهترین واکنشی که می‌توان نسبت به کسانی که امنیت جامعه و دانشگاه را به چالش کشیده اند نشان داد چیست؟

بخشی پور: قوه قضائیه از اجرای قانون نباید عقب بنشیند. چرا که این قوه ضامن اجرای قانون است. بعضی‌ها از اتفاقاتی که در سطح دانشگاه و جامعه افتاده مانند توهین به مرجع تقلید چند صد میلیون نفر شیعه و توهین به رهبر رسمی کشور جرم خیلی بزرگی است. با این اوصاف قوه قضائیه نباید به هیچ وجه نسبت به خطوط قرمز عقب نشینی کند؛ اما از خطوط قرمز که بگذریم اتفاقاتی در فضای دانشگاه افتاده که باید برای مواجهه با آن‌ها برخورد داشته باشیم؛ مثلا بعضی از اتفاقات، چون متاثر از فضای ملتهب دانشگاه بوده اند قابل چشم پوشی هستند. با این اوصاف دانشجویانی که از خطوط قرمز عدول نکرده اند و به ساختارشکنی نپرداخته اند باید از دادگاهی شدن در امان بمانند. شناسایی دانشجویانی هم که از خطوط قرمز عدول نکرده اند برای قوه قضائیه کار سختی نیست و این قوه به راحتی می‌تواند از طریق فضای مدیریتی دانشگاه و دانشجویانی که با این فضا درگیر بوده اند افراد را شناسایی کند.

تاکید بنده به عنوان یک دانشجو این است که قوه قضائیه در مقابل اقلیت محضی که فضای دانشگاه را به شدت توهین آمیز و رادیکال کرده عقب نشینی نکند؛ اما در مقابل دیگر دانشجویان با هر نوع اختلاف نظری باید مدار صورت بگیرد و بپذیریم که فضای دانشگاه‌ها فضای همین کار‌ها است؛ از این رو سایر دانشجویان به عنوان سرمایه کشور اعم از دانشجویان انقلابی و دیگر دانشجویان باید حفظ شوند و قوه قضائیه هم باید به این موضوع توجه کند.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی دفتر تحکیم وحدت تجمعات دانشجویی حق اعتراض و تجمع ماده 27 قانون اساسی قوه قضائیه جنبش عدالتخواه دانشجویی کرسی های آزاداندیشی دانشگاه صنعتی شریف دانشجویان انقلابی تشکل های دانشجویی فضای دانشگاه گسل های اجتماعی فضای دانشگاه دفتر تحکیم وحدت عوامل موثر مدیریت دانشگاه مدیران دانشگاه جریان انقلابی دانشگاه ها اتفاقات اخیر گونه ای داشته باشیم قانون اساسی قوه قضائیه مهسا امینی صدا و سیما نظر شما برنامه ها خطوط قرمز حق اعتراض امنیت ملی طرف مقابل بخشی پور جا هایی کرسی ها دار شدن شاهد آن تشکل ها دهه ۹۰ روی آن گسل ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۲۸۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تجمع دانشگاهیان کشور در محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهدی بادپا در این خصوص اظهار کرد: خیزش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین در امریکا و اروپا، بزرگ‌ترین اعتراضات ضد اسراییلی در دل غرب از زمان تأسیس این رژیم جعلی است و نویدبخش فعال شدن دوباره جنبش دانشجویی در امریکا و اروپا این بار علیه اسراییل است.

وی افزود: برخی از رؤسای دانشگاه‌های ایران ایمیل‌های حمایتی از خیزش اخیر دانشجویان و اساتید برای رؤسای دانشگاه‌های امریکا ارسال کردند. تشکل‌های دانشجویی نیز تجمعات حمایتی از این خیزش برگزار کردند.

بادپا تصریح کرد: خیزش جهانی اخیر در حمایت از فلسطین، در واقع نشان‌دهنده سرایت طوفان الاقصی به قلب آمریکا پایتخت‌های کشور‌های اروپایی است و نشان می‌دهد رسانه‌های تبلیغاتی غرب نتوانستند جلوی بیدارشدن وجدان ملت‌ها را بگیرند. خیزش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین در امریکا و اروپا، بزرگ‌ترین اعتراضات ضد اسراییلی در دل غرب از زمان تأسیس این رژیم جعلی است و نویدبخش فعال شدن دوباره جنبش دانشجویی در امریکا و اروپا این بار علیه اسراییل است.

مدیرکل فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم اظهار داشت: در تعریف‌هایی که از جنبش دانشجویی شده است، آن را از مسأله‌های مهم جامعه‌شناسی می‌دانند که به معنای عمل جمعی، اختیاری، داوطلبانه و جهت‌دار دانشجویی برای ایجاد تغییر و تحول سیاسی - اجتماعی می‌باشد، تحولی که می‌تواند در سطح فکر و‌اندیشه باشد تا دگرگونی نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی. این نوع حرکت، با ویژگی‌های خاص خودش به عنوان مؤثرترین فعالیت‌ها جهت اعتراضات و ایجاد تحولات در زمینه‌های گوناگون در تاریخچه نه چندان بلندمدت خود ایفای نقش کرده‌است. افراد شرکت‌کننده در جنبش دارای جهت‌گیری مشخص و اهداف معینی هستند که به‌طور آهسته به یک حرکت منظم و منسجم تبدیل شده، تحت گفتمانی غالب به سوی اهداف و آرمان‌ها حرکت می‌کند.

وی افزود: در خیزش اخیر دانشجویان امریکا و اروپا، نکته حائز اهمیت این است که دانشجویان و اساتید معترض از یک طیف و نژاد نیستند، حتی از یک دین و مذهب هم نیستند، مسلمان، مسیحی و حتی‌یهودی در برابر جنایات اسراییل به میدان آمدند، حتی سخنگوی بعضی از این تجمعات دانشجویی ضد اسراییلی دانشجویان یهودی بودند، این دانشجویان دارای دغدغه‌های انسانی و سیاسی اجتماعی هستند، جالب آنکه در حالی تجمعات این روز‌های امریکا شعله ورتر و پررونق‌تر می‌شود که نظام حاکم امریکا برخلاف ادعای آزادی بیان و ادعای حمایت از حقوق بشر، اقدامات تنبیهی و تهدیدات جدی نسبت به دانشگاه‌ها، اساتید و دانشجویان انجام داده است؛ که مهم‌ترین آنها شامل موارد زیر است:

۱- نام‌گذاری تجمعات به طرفدار حماس و یهودی‌ستیز به‌جای اعتراضات صلح‌آمیز
۲- ورود پلیس و گاردملی برای اخراج دانشجویان (اغتشاشگر و آنارشیست خواندن آنها)
۳- ایجاد تقابل دانشجو در برابر دانشجو، ایجاد بستر حمایتی از دانشجویان حامی رژیم صهیونیستی و برگزاری تجمعات حامیان اسراییل در مقابل خیزش ضدصهیونیستی و داوطلبانه اساتید و دانشجویان،
۴- تنبیه دانشجویان نقض‌کننده قوانین آموزشگاه‌ها شامل اخراج، ممنوعیت سازمان‌های دانشجویی ثبت شده و لغو روادید و اخراج دانشجویان خارجی.
۵- تنبیه مدرسان، اساتید و کارکنان شرکت‌کننده در اعتراضات
۶- پرهیز از لغو کلاس‌های حضوری.
۷- پیگیری حساب بانکی افراد معترض برای یافتن حمایت‌کنندگان مالی خیزش اخیر
۸- به راه‌انداختن انبوهی از دعاوی حقوقی ذیل عنوان شش به بهانه تبعیض علیه دانشجویان بر اساس نژاد یا هویت ملی یا اجازه دادن به یک محیط خصمانه. (به بهانه‌یهودی‌ستیزی)
۹- اعمال گسترده‌ترین تعریف مقابله با نفرت‌یهودی مشخص شده به وسیله اتحاد بین‌المللی یادبود هولوکاست (IHRA) به وسیله دانشگاه‌ها.
۱۰- تصویب فوری قانون قطع بودجه فدرال هر دانشگاهی که اقدام رضایت بخشی علیه این موج اعتراضات (یهودی ستیزی) انجام نمی‌دهد یا محافظت نمی‌کند، لغو کند.
۱۱- موساد در صفحه X در تهدید دانشجویان امریکایی اعلام کرد که: تکنولوژی شناسایی چهره می‌تواند تشخیص دهد که شما در اعتراضات در حمایت از حماس در دانشگاه‌ها شرکت داشتید یا نه. (اگر شرکت کرده باشید) مدرک تحصیلی و شغلتان را از دست می‌دهید و فرصت‌های شغلی شما محدود خواهد شد.

بادپا خاطرنشان کرد: لذا افراد شرکت‌کننده در این خیزش با علم به موارد فوق و بنا به حس مسئولیت انسانی خود به این اقدام شجاعانه دست زدند و آگاهانه چنین تجمعاتی را تشکیل دادند، لذا براساس حجم تهدیدات و اعتراضات دانشجویی با این انبوه تهدیدات، نشانه‌های جنبش دانشجویی شدن خیزش اخیر دیده می‌شود، در تعریف جنبش دانشجویی اشاره می‌شود که اعتراضات گسترده و با زمان کوتاه، چندین سال است که در سطح جهانی جنبش دانشجویی گسترده و فراگیری ایجاد نشده بود و این روز‌ها شاهد فوران خشم دانشجویان علیه رژیم آپارتاید اسراییل و سیاست‌های امریکا هستیم.

وی افزود: نکته ارزشمند دیگر آنکه این دانشجویان حاضر در کف دانشگاه هرگز حاضر به ورود در قدرت نیستند و به اصطلاح سیاسی بیرون از سیاست هستند؛ یعنی در عین حال که خود را موظف به موضع‌گیری می‌دانند و با اینکه دانشجوی بهترین دانشگاه‌های امریکا هستند و احیانا از خانواده‌های سیاستمدار و وابسته به قدرت در امریکا محسوب می‌شوند ولی این نسل جوان امریکایی معترض به حاکمیت هستند و وابستگی به قدرت ندارند. آنها نه تنها در حمایت از فلسطین و جنایت اسراییل در نسل کشی در غزه معترض هستند بلکه علیرغم آن، به حمایت دانشگاه‌هایشان از اسراییل شکایت دارند و خواستار اعلام برائت دانشگاه‌ها از حمایت مادی و معنوی از اسرایییل هستند.

بادپا گفت: حوادث این روز‌های دانشگاه‌های امریکا و اروپا ما را یاد پیام مهم رهبر معظم انقلاب در ۱/۱۱/۱۳۹۳ خطاب به دانشجویان امریکای شمالی و اروپا می‌اندازد. آنجا که در طلیعه این پیام این‌گونه آغاز کردند که: «به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشور‌های غربی مرا متقاعد کرد که درباره آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار می‌دهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما می‌بینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلب‌های شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمی‌کنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.» و آنجا که بیان می‌دارند: «تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگ‌های اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی می‌کنند. این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما می‌خواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟»

وی افزود: آنهایی که با تاریخ به‌ویژه تاریخ جنگ جهانی آشنایی دارند می‌دانند که ماجرای محاصره استالینگراد در برابر مقاومت ۶ ماهه غزه اهمیتی ندارد. بزرگ‌ترین جنایت جهانی در برابر چشم جهانیان و در مقابل عالی‌ترین مقاومت بشری در غزه در حال وقوع است. مسائل این روز‌های فلسطین بر هر وجدان بیداری ثابت کرد که هر قطره خون شهدا، مایه بیداری انسان‌ها در سراسر عالم می‌شود. مسائل این روز‌های فلسطین یاداور این آیه از کلام الله مجید است که «مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ»، وعده صادق یعنی بر جهانیان ثابت شد که اسرائیل این غده سرطانی رفتنی است، و امریکا روز به روز در حال ضعیف‌تر شدن است.



انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • حمایت دانشجویان و استادان دانشگاه میبد از ملت مظلوم غزه
  • برگزاری تجمع دانشجویی «تا مسجدالاقصی» در قزوین
  • تجمع دانشگاهیان سراسر کشور در حمایت از خیزش دانشجویان در آمریکا
  • تجمع دانشگاهیان کشور در محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی
  • فوری | درخواست برخی چهره‌های حامی اغتشاشات برای بازگشت به ایران
  • دیپلمات ایرانی: جنبش دانشجویی در خط مقدم اعتراض‌ به حامیان نسل‌کشی در غزه است
  • برگزاری تجمع دانشگاه تهران در حمایت از دانشجویان آمریکایی
  • افول تشکل‌های دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف می‌کند
  • نراقی: فردا دانشجویان ایران در حمایت از خیزش دانشگاهیان آمریکا و اروپا تجمع می‌کنند
  • فعالیت هدفمند در فضای مجازی مورد توجه قرار گیرد